روزهای آذر93
سلام دوستان گل این روزها روزهای بسیار خوبی که با حس انتظار و گاهی ترس میگذره. روزهای خوبی که میدونم چند هفته دیگه بیشتر به دیدن سامیارم باقی نمونده و من و مهزیار و باباش حسابی منتظریم البته اونم انگار از ما بی قرارتره قربونش برم. تا داداشش باهاش حرف میزنه عکس العمل نشون میده تا جایی که مهزیار با سامیار دالی بازی میکنه و وروجک هم براش تکون میخوره. اگه یه دفعه صدام بلند بشه سر مهزیار مشت و لگد که از سامیار میخورم خلاصه دنیایی دارن این دو برادر با هم دیگه و دنیایی دارم من با هر دوشون. سامیار عزیزم علاقه ی زیادی به سمت راست شکم مامانش داره سریع میرهه قلمبه میشه یه سمت که تقارن بدنم کاملا بهم میخوره فقط باید ببینید و بخندید . ...