خدای مهربون ممنون.

دوستان گل بالاخره خدای مهربون دعاهای پسرم و من و باباش جواب داد و بعد از هشت ماه و 17 روز بعد از این که وبلاگ تو ساختم مستجاب کرد.

عزیز دلم بعد از هفت ماه به دعوت مامان و بابا جواب دادی و وارد دل مامانی شدی.

دیروز 26 خرداد احساس کردم هستی بیشتر از روزهای قبل، به بابایی هم انگار یه حسی میگفت که هستی اما خوب چون تو چند ماه گذشته 3 باری مطمئن بودیم که اومدی اما نیومده بودی هیچکدوم جرات تست نداشتیم. تا غروب تحمل کردم از دوره 5 روزی گذشته بود. بابایی اومد دنبال داداشی و بردش کلاس زبان من بهش زنگ زدم و گفتم داری میای بی بی چک بخر، گفت بزار هفته ی بعد. گفتم حالا تو بخر دوتا بخر اگه منفی بود تو خونه باشه، بابایی با اکراه گفت چشم عزیزم.

بابا اومد و دوتا بی بی چک با خودش آورد. من فوری رفتم استفاده کردم بابات حتی لباسشم عوض نکرد رفت و روی مبل نشست. تست رو شروع کردم هنوز به چند ثانیه نرسیده بود که وای خدای من  خط تی قرمز شد تا به خط سی برسه من زدم بیرون . بابایی گفت چی شد؟؟؟؟ من بی بی چک به دست اومدم سمت بابا گفتم چی میخواستی بشه مثل سرهای قبل ببین. گفت حالا چرا با خودت آوردیش تو خونه مینداختیش.

اومدم پیشش گفتم ببین حالا.... بابایی دید و منو بغل کرد باورش نمیشد کلی منو بوسید و گریه کرد. خدای من ممنون هیچکدوم باورمون نمیشد نیمه شعبان خیلی دلم گرفته بود . خدا بهترین عیدشو بمون داد.

من و بابایی همدیگر و نگاه میکردیم میخندیدم و اشک تو چشمامون جمع شده بود. یه حس خوب یه حس خاص.

به بابایی گفتم پاشو بریم آزمایش رفتیم تست دادیم با ذوق عجیبی خانم گفت دوست داری مثبت باشه؟؟؟ گفتم مثبت بی بی چک مثبت بوده.آزمایش دادم قرار شد یکساعت دیگه بیام جواب بگیرک رفتیم یه سر حونه مادر بزرگت و بعد رفتیم دنبال داداشی.بعدشم جواب گرفتیم قرار بود بعدن بهش بگم تا رسیدیم آزمایشگاه گفت مامان نی نی داری؟؟؟؟ من خندیدم باباش با ذوق اومد بیرون برگه به دست . داداشی فهمید گفت مامان حامله ایی بابا بهش گفت آره .

داداشی باورش نمیشد خدا رو شکر کرد . دل مامان رو بوسید با ذوق و هیجان خاصی. بابا ما رو رسوند خونه و رفت شیرینی و گل خرید.

مامان روزیی که خبر بودنت رو شنیدیم شبش ایران و نیجریه بازی داشتند و نتیجه مساوی شد. از سری بازهای جام جهانی 2014 . اینو نوشتم که هر وقت بزرگ شدی و وبلاگتو خوندی این بازی برای تو هم خاطره انگیز باشه تو هر سالی.

روزی که فهمیدم تو رو دارم26 خرداد 1393

.................................18 شعبان 1435

................................16    ژوئن  2014