مهد رفتن سامیار جونی
سلام
آخرش مرخصی مامان تمام شد و من گذاشت مهد کودک مامان و بابا منو از زیر قرآن رد کردن و گذاشتن مهد کودک .
مامان و بابایی منو باهم بردن و گذاشتن مهد کودک. برای صبحانه مامانی فرنی و برای میان وعده پوره ی سیب و نهار سوپ برام میزاره . سعی میکنم بخورم اما شیر نمیخورم . شیر خشک لب نمیزم و شیر دوشیده شده هم نمی خورم .
من فقط شیر مامانی رو میخوام .لب به شیشه و شیر خشک نمیزنم. چندتا عکس براتون میزارم .
این عکس 12 آبان مهد که برای بار دوم و آزمایشی رفتم مهد. مامان و بابا منو بردن مهد و بعد خودشون رفتن و 2 ساعت بعد اومدن دنبالم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی