سلام دوستان مهربون من و پسرم فردا هفته ی33 بارداری من تمام میشه و من وارد هفته ی 34 خواهم شد. هفته های زیادی منتظر رسیدن به این روزها و لحظه ها بودم. روزهای پر از فکر و اظطراب این روزها. از خدا میخوام بسلامتی بگذره و نی نی ام سالم و تندرست بغل بگیرم. روزهای انتهایی بارداری اولم فکر تنهایی همسرم بود توی یک شبی که بیمارستان رار بود باشم اما الان همش تو فکر مهزیارم و دلم حسابی براش تنگ میشه الان همسر و مادری هستم که دلش سه تکه شد . فکر شوهرم و نگرانی هایی که داره و به روی من نمیاره. فکر مهزیار که میخوام تنهاش بزارم و فکر سامیار که قرار بغلش بگیرم و دعا برای اینکه زردی نداشته باشه . آخه بچه ی دوستم 11 روز توی دستگاه بود و این 11 روزبر...