دومین فرشته زندگی مندومین فرشته زندگی من، تا این لحظه: 9 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره
اولین فرشته ی زندگی اولین فرشته ی زندگی ، تا این لحظه: 19 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره
محفل عاشقانه مامحفل عاشقانه ما، تا این لحظه: 22 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

دومین فرشته زندگی من

دومین فرشته ی مامان نصف راه طی شد.

1393/7/9 8:06
نویسنده : مامان
294 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر گلم

سلام عزیز مامان

سلام دومین فرشته ی زندگی مامان

امروز 20 هفته ی بارداری تمام شد. خدا رو شکر که نصف راه سپری کردیم. عزیزم روزهایی رو که نگران بودم و تو مطب دکتر می نشستم و منتظر بودم صدای قلبت بشنوم فراموش نمی کنم. کنار بابایی بودم و دل تو دل هیچکدوم نبود و هر کدوم سعی داشتیم اون یکی دلداری بدیم.

هفته ی 8 بودم و تو مطب دکتر نشسته بودم خانمی تماس گرفت و به منشی سوالی  رو گفت تا از دکتر بپرسه منشی ازش پرسید هفته ی چندی و اون خانم گفت 16 و منشی گفت اول 16 یا آخر 16 ... من و بابایی نگاه هم کردیم و هر دو با هم گفتیم انشاا... که من و تو هم در کنار هم سالم هفته ی16 رو سپری کنیم. الان خدا رو شکر هفته ی 20 تمام شد. 140 روز از بارداری مامانی گذشته و 140 روز دیگه مونده عزیزم. انشاا... این 20 هفته هم بسلامتی و دل خوش بگذره عزیزم.

خیلی دوست دارم .

خیلی دوست داریم. من و بابایی و داداشش گلت.

چند روز پیش به دست داداشی ضربه زدی . باورش نمیشد . عشق کرده بود. مدام قربون صدقه ات میرفت. میبوست . صبح بخیر و شب بخیر میگه.

منم از زبون تو باهاش حرف میزنم و اون غرق لذت میشه. بهت افتخار میکنه عزیزم. میدونم تو هم دوستش داری و بهش افتخار میکنی پسر گلم.

بابایی هم خیلی دوست داره . اس میده و زنگ میزنه و حال تو رو میپرسه اما جلوی داداشت رعایت میکنه. نمیخواد حس حسادت داداشی تحریک بشه. خیلی دوست داره و از الان داره برای آینده ات برنامه ریزی میکنه.

پسر گلم خوابت دیدم خیلی شبیه این نی نی بودی اما چشمات بین قهوه ای و مشکی بود. جالب اینکه موهات خرمایی بود . داشتی برای مامان دست و پا میزدی قربونت برم.

مامانی خیلی حرف زد باهات . حوصلت سر نره گلم. البته تو عادت داری چون مامانی یا بلند بلند یا تو دلی باهات حرف میزنه.

شروع کردم ختم قرآن عزیزم روزی یه حزب میخونم انشاا... تا 4 بهمن ختم میشه. روزی یه جز قرآن برات پخش میکنم تا گوش کنی عزیزم.انشاا... که همیشه قرآن پشت و پناه تو و داداشت باشه عزیزم.

مامانی روزت بخیر. خیلی دوست دارم.

پسندها (9)

نظرات (9)

هنرهای دست ساز چیکچی
9 مهر 93 8:27
خیلی خیلی مبارکه عزیزم. امیدوارم ادامه راه رو هم به راحتی طی کنی
مامان
پاسخ
سلام عزیزم. ممنون انشاا...
مامی فاطمه
9 مهر 93 8:27
سلام مامان عزیز خدا فرزند دلبندتو برات حفظ کنه توراهیتم به سلامت بدنیابیاری عزیزم خواستم یک سایت مادرانه بهت معرفی کنم که علاوه بر امکاناتی که داره میتونی درقرعه کشی ماهانه هم شرکت کنی وبرنده ی تبلت پلاک طلای مادر کارت هدیه وپکیج بشی یاباگذاشتن عکس فرزندت جایزه بگیری اونجا پزشکای حاذقی هم هست که میتونی ازشون مشاوره بگیری من اونجابه اسم مامی فاطمه جون عضوم خوشحال میشم شمامادر عزیزهم به جمع مابپیوندی دوست داشتی بیای از آدرس زیر بیا منتظرتم خانم خانما امتحانش که ضرر نداره هزینه هم نداره تازه باگذاشتن چندتا پست وعکس امتیازتا بالا ببری به سه نفراول سایت بدون قرعه کشی پلاک طلا میدن امیدوارم این ماه برنده شماباشید http://www.madarclub.com/fa/apply/mamanefati
مامان
پاسخ
سلام عزیزم ممنون. انشاا... حتما سر میزنم.
مامانی نی نی
9 مهر 93 20:39
سلام مامان دو فرشته چشم برای گرفتن رمز برو خصوصی عزیزم
مامان
پاسخ
سلام ممنون خانمی
مامان زهرا
10 مهر 93 16:40
سلام عزیزم ، خدارو هزاران بار شکر. انشاءالله ادامه ی راه با خوبی وخوشی وسلامتی طی کنی عزیزم .مواظب خودت باش .مامانی الان شما نفست حقه دعا یادت نره .
مامان
پاسخ
سلام زهرا جون. انشاا... به روی چشم حنما مواظب خودم و نی نی هستم. لایق باشم حتما دعاگوی همه ی دوستان گلم هستم.
مامانی نی نی
13 مهر 93 11:54
سلام مامان عزیز ممنونم از شما. ان شالله قسمت خودتون بشه خانوادگی مشرف بشید مکه. بله واقعا آدم باید یه آمادگی هایی در وجود خودش فراهم کنه تا حجش ماندگار بشه وگرنه کار سختیه بعدش بخوای خوب بمونی و خوبتر بشی. چشم عزیزم حتما بهش می گم تا همه ی نی نی ها سالم بیان تو بغل ماماناشون هم نی نی شما و هم نی نی خودمون
مامان
پاسخ
سلام عزیزم انشاا... منو و همسرم هر وقت به رفتن حج فکر کردیم دیدیم الان واقعا شرایط روحی و ... نداریم و ممکن حج مون و زیارتمون ماندگار نباشه انشاا... خدا بخواد و ما هم بتونیم در سن جوانی به این سفر بریم. ممنون که به همسرت گفتی عزیزم برامون دعا کنه
میم مثل مادر
16 مهر 93 9:15
سلام عزیزم ممنون از حضور همیشگیت و شرمنده که سرم خیلی شلوغه و دیر بهتون سر میزنم البته همیشه به یادتون هستم. خدا را شکر که نیم راه را طی کردی و از این به بعد خیلی سریعتر از اوایل میگذره.....تکونهای بچه یک آرامشی بهتون میده و انتظار این روزها شیرینتر از اولش هم هست.انشاءا.... این نیمه هم با سلامتی زود طی بشه و به جمع خانواده و دوستان وبلاگیت بپیوندی. عزیزم خصوصیت را هم خوندم...خصوصیت را چک کن.
مامان
پاسخ
سلام عزیزم قربونت خانمی من همیشه بیادت هستم. میدونم سرت شلوغ مخصوصا با محصل شدن آرمان جون. انشاا... بسلامتی بگذره. وقتی تکون میخوره حال میکنم خستگی هام برطرف میشه و جالب اینکه با داداشش حسابی ارتباط بر قرار کرده و تا دستش میزاره و باهاش حرف میزنه تکون میخوره. برای خصوصی هم ممنون.
میم مثل مادر
16 مهر 93 9:35
___________________-------- _________________.-'.....&.....'-. ________________\.................../ _______________:.....o.....o........; ______________(.........(_............) _______________:.....................: ________________/......__........\ _________________`-._____.-'شاد باشي مهربون ___________________\`"""`'/ __________________\......,...../ _________________\_|\/\/\/..__/ ________________(___|\/\/\//.___) __________________|_______|آرزومند آرزوهــــاي قشنگت ___________________)_ |_ (__ ________________(_____|_____) روز کودک مبارک جنین کوچولو و نی نی اینده و همینطور آقا مهزیار عزیز
مامان
پاسخ
سلام عزیزم ممنون
مامان بهار
16 مهر 93 9:37
ان شاءالله خدا حفظشون کنه...به ماهم سر بزنین...خوشحال میشم از تجربه نی نی اولتون استفاده کنم...
مامان
پاسخ
سلام عزیزم ممنون و همچنین خدای مهربون نی نی گل شما رو هم حفظ کنه و بسلامتی بغلت بگیریش. در خدمتم هستم عزیزم.
کیان
20 مهر 93 12:15
سلام خاله به حساب من تا چشم به هم بزنی 17 هفته دیگه این نی نی کوچولوی ما دنیا میاد. با سلامتی ایشالله. فقط یک سوال نی نی که حتمی اسمش معلوم نیست . ولی اسم داداش نی نی مون چیه؟
مامان
پاسخ
سلام عزیزم آره میدونم ولی خوب میدونی انتظار تو هفته های آخر سخت تر. اسم داداش ها معلوم . تو وبت جواب میدم.